اشعار اردلان سرفراز
اشعار اردلان سرفراز
اشعار اردلان سرفراز,اشعار اردلان سرفرازpdf,دیوان اشعار اردلان سرفراز,دیوان اشعار اردلان سرافراز,مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز,کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز,دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز,شعر اردلان سرفراز,شعر سوغاتی اردلان سرفراز,شعر پنجره اردلان سرفراز,شعر ساقی اردلان سرفراز,شعر شقایق اردلان سرفراز,شعر پدر اردلان سرفراز,شعر چشم من اردلان سرفراز,اهنگ سوغاتی اردلان سرافراز,شعر دو پنجره اردلان سرافراز
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اردلان سرفراز برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
شب من پنجره ای بی فردا
روز من قصه ی تنهایی ها
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی ام ، ماهی دور از دریا
اشعار اردلان سرفراز
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام ، قصه ی دل کندن بود
دل به هر کس که سپردم دیدم
راهش افسوس ، جدا از من بود
اشعار اردلان سرفرازpdf
روح آواره ی من بعد از من
کولی در به در صحراهاست
می رود بی خبر از آخر راه
همچنان مثل همیشه تنهاست
دیوان اشعار اردلان سرفراز
به دادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
دیوان اشعار اردلان سرافراز
منو دریغ یک خوب
به ویرونی کشونده
عزیزمه تا وقتی
نفس تو سینه مونده
مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز
تو این تنهایی تلخ
من و یک عالمه یاد
نشسته روبرویم
کسی که رفته بر باد
کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز
کسی که عاشقانه
به عشقش پشت پا زد
برای بودن من
به خود رنگ فنا زد
دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز
چه دردیه خدایا
نخواستن اما رفتن
برای اون که سایه س
همیشه رو سر من
شعر اردلان سرفراز
کسی که وقت رفتن
دوباره عاشقم کرد
منو آباد کرد و خودش
ویرون شد از درد
شعر سوغاتی اردلان سرفراز
بدادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
شعر پنجره اردلان سرفراز
به آتش تن زد و رفت
تا من اینجا نسوزم
با رفتنش نرفته
تو خونمه هنوزم
شعر ساقی اردلان سرفراز
هنوز سالار خونه س
پناه منه دستاش
سرم رو شونه هاشه
رو گونمه نفس هاش
شعر شقایق اردلان سرفراز
سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی
هنوز همون خراباتی و مستم
ولی بی تو سبوی می شکستم
شعر پدر اردلان سرفراز
همه تشنه لبیم ساقی کجایی؟
گرفتار شبیم ساقی کجایی؟
اگه سبو شکست عمر تو باقی
که اعتبار می تویی تو ساقی
شعر چشم من اردلان سرفراز
اگه میکده امروز شده خونه تزویر
تو محراب دل ما تویی تو مرشد و پیر
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیریم ومیخونیم سر ساقی سلامت
اهنگ سوغاتی اردلان سرافراز
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی و قهرت مصیبت شد و بارید
اشعار اردلان سرفراز
پشیمونم و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیریم ومیخونیم سر ساقی سلامت
اشعار اردلان سرفرازpdf
میگن مستی گناهه به انگشت ملامت
باید مستا رو حد زد به شلاق ندامت
سبوی ما شکسته در میکده بسته
امید همه ما به همت تو بسته
دیوان اشعار اردلان سرفراز
به همت تو ساقی تو که گره گشایی
تو که ذات وفایی همیشه یار مایی
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیریم ومیخونیم سر ساقی سلامت
دیوان اشعار اردلان سرافراز
آدم خیلی حقیره
بازیچه ی تقدیره
پل بین دو مرگه
مرگی که ناگزیره
مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز
حتی خود تولد
آغاز راه مرگه
حدیث عمر و آدم
حدیث باد و برگه
کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز
آغاز یک سفر بود
وقتی نفس کشیدیم
با هر نفس هزار بار
به سوی مرگ دویدیم
دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز
تو این قمار کوتاه
نبرده هستی باختیم
تا خنده رو ببینیم
از گریه آینه ساختیم
شعر اردلان سرفراز
فرصت همین امروزه
برای عاشق بودن
فردا می پرسیم از هم
غریبه ای یا دشمن
شعر سوغاتی اردلان سرفراز
ای آشنای امروز
عشق منو باور کن
فردا غریبه هستی
امروز و با من سر کن
شعر پنجره اردلان سرفراز
تولد هر قصه
یک جاده ی کوتاهه
اول و آخر مرگه
بودن میون راهه
شعر ساقی اردلان سرفراز
اگر چه عاجزانه
تسلیم سرنوشتیم
با هم بیا بمیریم
شاید یک روز برگشتیم
شعر شقایق اردلان سرفراز
عشق به شکل پرواز پرنده س
عشق ، خواب یه آهوی رمنده س
من ، زائری تشنه ، زیر باران
عشق ، چشمه آبی اما کشنده س
شعر پدر اردلان سرفراز
من ، می میرم
از این آب مسموم
اما اونکه مرده از عشق ، تا قیامت ، هر لحظه زنده س
من ، می میرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن ،اوج پرواز یه پرنده س
شعر چشم من اردلان سرفراز
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از نقب
دیوار
برای زنده بودن ، دلیل آخرینم باش
اهنگ سوغاتی اردلان سرافراز
منم من بذر فریاد ، خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من ، بیداری ام باش
عشق ، گذشتن از مرز وجوده
مرگ ، آغاز راه قصه بوده
شعر دو پنجره اردلان سرافراز
من ، راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سر سپرده مثل ما عاشق نبوده
ن راهی شدم نگو که
زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده
اشعار اردلان سرفراز
به دادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
اشعار اردلان سرفرازpdf
منو دریغ یک خوب
به ویرونی کشونده
عزیزمه تا وقتی
نفس تو سینه مونده
دیوان اشعار اردلان سرفراز
تو این تنهایی تلخ
من و یک عالمه یاد
نشسته روبرویم
کسی که رفته بر باد
دیوان اشعار اردلان سرافراز
کسی ک ه عاشقانه
به عشقش پشت پا زد
برای بودن من
به خود رنگ فنا زد
مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز
چه دردیه خدایا نخواستن اما رفتن
برای اون که سایه س همیشه رو سر من
کسی
که وقت رفتن
دوباره عاشقم کرد
منو آباد کرد و
خودش ویرون شد از درد
کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز
بدادم برس ای اشک
دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی
نپرس از چی گرفته
دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز
به آتش تن زد و رفت تا من اینجا نسوزم
با رفتنش نرفته تو خونمه هنوزم
هنوز سالار خونه س پناه منه دستاش
سرم رو شونه هاشه رو گونمه نفس هاش
به دادم برس ای اشک
شعر اردلان سرفراز
بوی موهات زیر بارون
بوی گندم زار نمناک
بوی سبزه زار خیس
بوی خیس تن خاک
شعر سوغاتی اردلان سرفراز
جاده های مهربونی
رگای آبی دستات
غم
بارون غروب
ته چشمات تو صدات
شعر پنجره اردلان سرفراز
قلب تو شهر گل یاس
دست تو بازار خوبی
اشک تو بارون روی
مرمر دیوار خوبی
شعر ساقی اردلان سرفراز
ای گل آلوده گل من
ای تن آلوده ی دل پاک
دل تو قبله ی این دل
تن تو ارزونی خاک
شعر شقایق اردلان سرفراز
بوی موهات زیر بارون
بوی گندم
زار نمناک
بوی شوره زار خیس
بوی خیس تن خاک
یاد بارون و تن تو
شعر پدر اردلان سرفراز
اگه یه نامه باشم
پر از پیامای خوب
کاشکی جوابم تو باشی
شعر چشم من اردلان سرفراز
اگه یه عابر باشم
اسیر طوفان شن
کاشکی سرابم تو باشی
اهنگ سوغاتی اردلان سرافراز
پر از گناهم اگر رها
شده بی خبر
کاشکی گناهم تو باشی
شعر دو پنجره اردلان سرافراز
اگر تمام تنم
دو چشم خسته باشه
کاشکی نگاهم تو باشی
اشعار اردلان سرفراز
تو در من تب خوندنی تب تند و فریاد
تو اصلا تمام منی ، یه سایه ی همسفر ، یه همزاد
تولد یک صدا یه فریاد
سکوت من شیشه ای صدای تو موندنی
اشعار اردلان سرفرازpdf
در من ، طلوع صدایی
تو مثل گل ساده
ای نجیب و آزاده ای
اسمت ، صدای رهایی
دیوان اشعار اردلان سرفراز
صدای من رفتنی
صدای ما موندنی
مثل صدای همیشه
تو مثل گل ساده ای
نجیب و آزاده ای
حرفی ، برای همیشه
دیوان اشعار اردلان سرافراز
تو شنیدنی مث شعر
خواستنی مث یه رویا
مثل یه قصه ی تازه
گفتنی برای دنیا
مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز
تو تقدس طلوعی
لحظه ی مقدس اوج
لحظه ی طلوع نوری
از میون افق و موج
کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز
ولی من غروب دشتم
شعر تلخ سرنوشتم
تو به پاکی عقیقی
مثل دریاها عمیقی
دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز
مثل گریه مرهم درد
مثل تنهایی رفیقی
تو مقدس و عزیزی
تو به پاکی عقیقی
شعر اردلان سرفراز
تو شریک همه ی عمر
من رفیق نارفیقی
تو عقیق پاک و روشن
تن من حلقه ی آهن
شعر سوغاتی اردلان سرفراز
من یه انگشتر پوسیده از آهن
تو قشنگ ترین عقیق رو زمینی
تو می خوای نگین این شکسته باشی
واسه من شکسته این همنشینی
شعر پنجره اردلان سرفراز
تو عقیقی تو قشنگ ترین نگینی
از یه دنیا واسه من ، تو آخرینی
تو غنیمتی مث نفس کشیدن
نفس عزیز و خوب
واپسینی
شعر ساقی اردلان سرفراز
برو تا رنگ غروبو
توی چشم من نیبینی
به تن پوسیده ی من
هیچ نگینی جا نداره
شعر شقایق اردلان سرفراز
تن آلوده به زنگار
قیمت طلا نداره
آخر قصه همین جاس
قصه کسی که تنهاس
شعر پدر اردلان سرفراز
تو از شهر غریب بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشت های دور وجاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی
شعر چشم من اردلان سرفراز
تو از راه می رسی ، پر از گرد و غبار
تمومه انتظار ، می آید همرات بهار
چه خوبه دیدنت ، چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم ، غبار رو از تنت
اهنگ سوغاتی اردلان سرافراز
غریب آشنا ، دوست دارم بیا
منو همرات ببر ، به شهر قصه ها
بیگر دست منو ، تو او دستا
چه خوبه سقفمون یکی باشه باهم
شعر دو پنجره اردلان سرافراز
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو ، من آزادام
اشعار اردلان سرفراز
می بینم صورتمو تو آینه
با لبی خسته می پرسم از خودم
این غریبه کیه از من چی می خواد ؟
اون به من یا من به اون خیره شدم
اشعار اردلان سرفرازpdf
باورم نمی شه
هر چی می بینم
چشامو یه لحظه رو هم می ذارم
به خودم می گم که این صورتکه
می تونم از صورتم ورش دارم
دیوان اشعار اردلان سرفراز
می کشم دستمو روی صورتم
هر چی باید بدونم دستم میگه
منو توی آینه نشون می ده
می گه این تویی نه هیچ کس دیگه
دیوان اشعار اردلان سرافراز
جای پاهای تموم قصه ها
رنگ غربت تو تموم لحظه ها
مونده روی صورتت تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا ؟
مجموعه کامل اشعار اردلان سرفراز
آینه می گه تو همونی که یه روز
می خواستی خورشید و با دست بگیری
ولی امروز شهر شب خونه ات شده
داری بی صدا تو قلبت می میری
کتاب مجموعه اشعار اردلان سرفراز
می شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته ها حرف بزنه
آینه می شکنه هزار تیکه
می شه
اما باز تو هر تیکش عکس منه
دانلود دیوان اشعار اردلان سرافراز
عکسعا با دهن کجی به هم می گن
چشم امید و ببر از آسمون
روزا با هم دیگه فرقی ندارن
بوی کهنگی می دن تمومشون
اشعار اردلان سرفراز
- ۹۶/۰۹/۰۳