شعر در مورد امتحانات
شعر در مورد امتحانات
شعر در مورد امتحانات,شعر در مورد امتحانات دانشگاه,شعر در مورد امتحان,شعر در مورد امتحان الهی,شعر طنز در مورد امتحانات,شعر در مورد فصل امتحانات,شعر در مورد شب امتحان,شعر در مورد شب امتحان طنز,شعری در مورد امتحانات,شعر در مورد امتحان ریاضی,شعر طنز در مورد امتحان,شعری در مورد شب امتحان,شعر در باره امتحان الهی,شعر طنز در مورد شب امتحان,شعر طنز درباره امتحانات,شعر های طنز در مورد امتحانات,شعر های طنز در مورد امتحان,شعر درباره فصل امتحانات,شعر طنز درباره فصل امتحانات,شعر درباره شب امتحان,شعری درباره شب امتحان,شعر طنز درباره شب امتحان,شعری در مورد امتحان,شعری در وصف امتحان,شعر در وصف امتحانات,شعر در وصف امتحان,شعر در وصف شب امتحان,شعر امتحانات,شعر امتحانات پایان ترم,شعر امتحانات طنز,شعر امتحانات مضحکه,شعر درباره امتحانات,شعر طنز امتحانات دانشگاه,شعر برای امتحانات,شعر در مورد امتحانات,شعر طنز درباره امتحانات,شعر طنز برای امتحانات,شعر امتحان پایان ترم,شعر امتحان طنز,شعر طنز امتحانی,شعر طنز امتحان ریاضی,شعر الامتحانات مضحکه,شعر درباره امتحان,شعری درباره امتحان,شعر درباره ی امتحانات,شعر درباره پایان امتحانات,شعر طنز درباره ی امتحانات,شعری درباره امتحانات,شعر در مورد امتحانات دانشگاه,شعری برای امتحانات,شعر برای ایام امتحانات,شعر برای فصل امتحانات,شعر در مورد امتحان,شعر در مورد امتحان الهی,شعر طنز در مورد امتحانات,شعر در مورد فصل امتحانات,شعر در مورد شب امتحان,شعر در مورد شب امتحان طنز,شعری در مورد امتحانات,شعر در مورد امتحان ریاضی,شعر طنز درباره امتحان,شعر طنز در مورد امتحان,شعر های طنز درباره امتحانات,شعر طنز درباره فصل امتحانات,شعر های طنز در مورد امتحانات,شعر طنز درباره ی امتحان,شعر طنز برای امتحان,شعر طنز امتحانات,شعر طنز ایام امتحانات,شعر طنز پایان امتحانات,شعر طنز فصل امتحانات,شعر طنز درمورد امتحانات,شعر طنز برای شب امتحان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد امتحانات برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بی همگان بسر شود
بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من
چرا سحر نمیشود ؟!
مولوی او که سر زده
دوش به خوابم آمده
شعر در مورد امتحانات
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود !
خر به افراط زدم * ، گیج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود !
شعر در مورد امتحانات دانشگاه
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود !
مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
شعر در مورد امتحان
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود !
مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود !
شعر در مورد امتحان الهی
هر چه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
شعر طنز در مورد امتحانات
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود
توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود…!
شعر در مورد فصل امتحانات
پدر:پسرم میخوام این ترم معدلت 17 بشه
پسر:من این ترم معدلم 20 میشه
پدر:شوخی میکنی؟
پسر:خودت اول شروع کردی
شعر در مورد شب امتحان
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی,
ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم، دل به امید تقلب بسته ایم،
ما برای کسب مدرک آمدیم، نی برای درک مطلب آمدیم
شعر در مورد شب امتحان طنز
ز خرخوانان عالم هر که را دیدم غمی دارد
دلا رو کن به مشروطی که آن هم عالمی دارد
شعری در مورد امتحانات
انقدر بدم میاد از اینایی که موقع امتحانا زنگ میزنن دلشوره میندازن به جون آدم
که استادش ترم پیش همه رو انداخته و سخت میگیره و …..!!!
شعر در مورد امتحان ریاضی
وای نمیدونی چقدر حال میده
وقتی تو یه سوال شک داشته باشی
اونوقت مراقبه بیاد بگه به جوابت شک نکن درسته
شعر طنز در مورد امتحان
چند شبه از پای کامپیوتر که پا میشم برم درس بخونم،
یه سوزش عجیبی میاد تو چشام!!!
نمیدونم مالِ کامپیوتر
یا چشام به کتاب حساسیت داره!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
شعری در مورد شب امتحان
یکی از حساس ترین لحظه ها توی امتحان
اینه که وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب استفاده میکنند
و تو نمیدونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !!!
شعر در باره امتحان الهی
درسیو که از ترس افتادن حذف میکنی،
همه با 17-18-19-20 حتی 21 پاسش میکنن !
شعر طنز در مورد شب امتحان
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری
قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستایی
اگه قصه تلخه ، مثه چایی تو استکانِ
بد ترین جای دنیا ، سالنِ امتحانِ
شعر طنز درباره امتحانات
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی
یه مراقبِ خوب جای این لجن داشتیم
رضا برگـشــت ، از بغلی جوابِ گرفت
یهو مراقب پرید روش تقلبو گرفت
شعر های طنز در مورد امتحانات
اون مراقـبِ بد ، با داد و فریاد گفــت
زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد
ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
شعر های طنز در مورد امتحان
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که
مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده
یگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
شعر درباره فصل امتحانات
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله
یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
شعر طنز درباره فصل امتحانات
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم
تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ
کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
شعر درباره شب امتحان
با تو ای درس شبی باز در این خانه نشستم
همه شب خیره شدم ثانیه ای چشم نبستم
شوق یک نمره ی 20 باز پدیدار شد اندر رخ زردم
باز افزود دو صد درد به دردم
شعری درباره شب امتحان
یادم آمد که شبی با تو در این خانه نشستم
اولین بار در آن ترم که یک جزوه به دستم
جزوه را مرتبه ای باز همی کردم و بستم
یادم آمد تو به من گفتی از این 20 حذر کن
شعر طنز درباره شب امتحان
لحظه ای چند بر آینده نظر کن
آه آینده برای تو گران است
تو که امروز نگاهت به یک 20 نگران است
باش فردا که دو پایت پس استاد روان است
شعری در مورد امتحان
تا فراموش کنی چندی از این نمره حذر کن
با تو گفتم حذر از 20 ندانم
گذر از 19 هرگز نتوانم
اشکی از چشم فرو ریخت
شعری در وصف امتحان
19 ناله ی تلخی زد و بگریخت
18 آهسته ز افکار من آهنگ سفر کرد
شب و سرما و من و ترس
همه دل داده به یک 15 از درس
شعر در وصف امتحانات
روز اول که به صد شوق ز کنکور گذشتم
شاد و خندان بهسوی خانه دویدم
خویش را عالم این دهر بدیدم
تو به من پند بدادی نشنیدم، نشنیدم
شعر در وصف امتحان
باز گفتم که تو آسانی و من عالم دهرم
می تونم که بگیرم ز تو من 15 آسان
یادم آمد که از این صفحه به آن صفحه پریدم
شعر در وصف شب امتحان
سوی هر درد که رفتم
به دوایی نرسیدم
پای در خواب کشیدم
صبح شد زیر پتو آن شب و شبهای دگر هم
شعر امتحانات
نگرفتن دگر از درس خبر هم
نکند 11 بر بنده گذر هم
با 10 اما به چه حالی من از این ترم گذشتم!
شعر امتحانات پایان ترم
بابام اومده توی اتاقم
میگه دخترم شارژ اینترنتت تموم شده؟
میگم نه !
میگه پس چرا داری درس می خونی؟
شعر امتحانات طنز
یه بار تو کلاس زبان نمره ترممو کامل گرفتم !
باس همونجا تو اوج خداحافظى میکردم
شعر امتحانات مضحکه
واقعا آدم وقتی امتحاناش تموم میشه احساس میکنه دوباره متولد شده !
من که همچین احساسی دارم شما رو نمیدونم ؟!
شعر درباره امتحانات
اگه توی اینترنت باشی توانایی اینو داری که،
بدون احساس خواب آلودگی تا صبح بیدار باشی ،
حالا کافیه ساعت ۱۰صبح از خواب بیدار شی ساعت ۱۱ کتاب بگیری دستت ،
چنان پلکات سنگین میشه که انگار ۲ شبانه روزه نخوابیدی …
شعر طنز امتحانات دانشگاه
با اینکه دوست ندارم سر به تنت باشه اما وقتی میگی :
از صفحه ی چند تا چند حذف …
دوست دارم پاشم وسط کلاس ماچت کنم
مرسی معلم جونم
شعر برای امتحانات
دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده،
یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟
اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده !
آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره
و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب !
حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند
شعر در مورد امتحانات
قابل توجه اونایی که سر کلاس میگفتن کوووو تا آخر ترم :
الان رسیدیم به همون “کوووو” ، پیاده بشید و از مناظر لدت ببرید !
شعر طنز درباره امتحانات
توهمی که هیچوقت عملی نشد :
امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو …
و دیگر هیچ !
شعر طنز برای امتحانات
هر جا صحبت از « تقلــــــــــب » است
نام درخشان « دانشجوی ایرانــــــــــی» می درخشد !
شعر امتحان پایان ترم
یادش بخیر وقتی معلم برای درس پرسیدن،
اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند حس معجزه بهمون دست میداد !
شعر امتحان طنز
یه چیز میگم امکان نداره دانشجو باشی و تایید نکنی :
صبح بخوابی
سر کلاس نری
دوستات بگن استاد نیومد
ای حال میده ، ای حال میده !
شعر طنز امتحانی
من نمیدونم این اساتید چشونه ؟!
خب عزیز من شما که داری ۹٫۵ میدی خب بده ۱۹٫۵ !! که چی مثلا ؟
یه ۱ مگه چقدر جوهر مصرف میکنه ؟ اصلا بیا پول جوهرشو خودم میدم ؟
فکر کنم به خاطر قیمت دلار باشه یا اینکه واردات جوهر ممنوع شده !
شعر طنز امتحان ریاضی
دقت کردین که بعضی امتحانارو با اعتماد به نفس و سینه ستبر میرین برای نمره 20
ولی وقتی سوالارو میخونین چک میکنین که تا ۱۰ میتونین بنویسین یا نه ؟
شعر الامتحانات مضحکه
من غلط بکنم ارشد شرکت کنم !
“دیالوگ ماندگار شب های امتحان”
شعر درباره امتحان
همه با هم یک صدا بخونیم
ﺗﺎب ﺗﺎب ﻋﺒﺎﺳﯽ ، اﺳﺘﺎد ﻣﻨﻮ ﻧﻨﺪازی !
“جمعی از دانشجویان مشروط خُل و چِل”
شعری درباره امتحان
شما دانشجویین ؟ بعله !!
درس هم میخونین ؟ نه دیگه تا اون حد !
شعر درباره ی امتحانات
امتحان وسیله س ، نمره دست استاده ،
الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونی ها !
شعر درباره پایان امتحانات
سر امتحان استادها سوالاتی میدن که ما تا حالا ندیدیم ؛
در عوض ما هم جواب هایی میدیم که اونا به عمرشون ندیدن !
شعر طنز درباره ی امتحانات
به استادم میگم استاد ما نسل سوخته ایم بخدا
گفت نسل سوخته ماییم شما نسل پدر سوخته اید
هیچی دیگه تا حالا اینقدر توی زندگیم قانع نشده بودم !
شعری درباره امتحانات
من به یک نمره ناقابل ده خشنودم
و به لیسانس قناعت دارم
من نمی خندم اگر دوست من می افتد
شعر در مورد امتحانات دانشگاه
من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم
خوب می دانم کی استاد کوئیز می گیرد
اتوبوس کی می آید
خوب می دانم برگه حذف کجاست
شعری برای امتحانات
هر کجا هستم باشم
تریا ، نقلیه و دانشکده از آن من است
چه اهمیت دارد، گاه می روید خار بی نظمی ها
رخت ها را بکنیم ، پی ورزش برویم
توپ در یک قدمی است
شعر برای ایام امتحانات
و نگوییم که افتادن مفهوم بدی است
و نخوانیم کتابی که در آن فرمول نیست
شعر برای فصل امتحانات
و بدانیم اگر سلف نبود همگی می مردیم
و بدانیم اگر جزوه استاد نبود همه می افتادیم
و بدانیم اگر نقلیه نبود همگی می مانیم
شعر در مورد امتحان
و نترسیم از حذف و بدانیم اگر حذف نبود می ماندیم
و نپرسیم کجاییم و چه کاری داریم
و نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نیست
و اگر هست چرا یخ زده است
شعر در مورد امتحان الهی
بد نگوییم به استاد اگر نمره تک آوردیم
کار ما نیست شناسایی مسئول غذا
کار ما شاید این است که در حسرت یک صندلی خالی پیوسته شناور باشیم
شعر طنز در مورد امتحانات
اهل دانشگاهم!
اما نیستم دانشجو
کارت من گمشده است
شعر در مورد فصل امتحانات
من به مشروط شدن نزدیکم
آشنا هستم با سرنوشت همه دانشجویان
نبضشان را می گیرم
هذیان هاشان را می فهمم
شعر در مورد شب امتحان
من ندیدم هرگز یک نمره بیست
من ندیدم که کسی ترم آخر باشد
من در این دانشگاه چقدر مضطربم
شعر در مورد شب امتحان طنز
در دانشکده اتوبوسی دیدم یک عدد صندلی خالی داشت
من کسی را دیدم که از داشتن یک نمره ده دم دانشکده پشتک می زد
دختری دیدم که به ترمینال نفرین می کرد
اتوبوسی دیدم پر از دانشجو و چه سنگین می رفت
شعری در مورد امتحانات
سفر سبز چمن تا کوکو
بارش اشک پس از نمره تک
جنگ آموزش با دانشجو
جنگ دانشجویان سر ته دیگ غذا
جنگ نقلیه با جمعیت منتظران
شعر در مورد امتحان ریاضی
حمله درس به مخ
حذف یک درس به فرماندهی رایانه
فتح یک ترم به دست ترمیم
قتل یک نمره به دست استاد
مثل یک لبخند در آخر ترم همه جا را دیدم
شعر طنز درباره امتحان
استاد از من پرسید چند نمره ز من می خواهی ؟
من از او پرسیدم نمره سیری چند ؟
پدرم استاتیک را از بر داشت و کوئیز هم می داد
درس ها را آن روز حفظ می کردم در خواب
شعر طنز در مورد امتحان
امتحان چیزی بود مثل آب خوردن
درس بی رنجش می خواندم
نمره بی خواهش می آوردم
شعر های طنز درباره امتحانات
تا معلم پارازیت می انداخت همه غش می کردند
و کلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت
درس خواندن آن روز مثل یک بازی بود
کم کمک دور شدیم از آنجا بار خود را بستیم
عاقبت رفتیم دانشگاه به محیط خس آموزش
رفتم از پله دانشکده بالا
بارها افتادم
شعر طنز درباره فصل امتحانات
یادم اید روز دیرین
خوب و شیرین
اول ترم
وقت بسیار درس اندک
شعر های طنز در مورد امتحانات
حال اینک روز اخر
روز تلخ امتحانات
اخر ترم
وقت اندک
درس بسیار درس بسیار درس بسیار
شعر طنز درباره ی امتحان
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پرکشیدن پرستو شدن
تو که پر نداری پرستو شوی
بشین درس بخون تا ارسطو شوی
شعر طنز برای امتحان
بوی شوم امتحان اید همی
یاد صفر مهربان اید همی
شعر طنز امتحانات
ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم
دل به امید تقلب بسته ایم
ما برای کسب مدرک امدیم
نی برای درک مطلب امدیم
شعر طنز ایام امتحانات
من کتابم را وقتی می خوانم که بگوید استاد:
امتحان نزدیک است
دیشب اما خواندم یک ورق از انرا
همه ذرات کتابم متعجب شده است
شعر طنز پایان امتحانات
پیش از اینکه با استاد مچ شوی
لحظه امتحان دادنت ناگزیر می شود
ای سرکوفت و ضدحال همشیگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود
شعر در مورد امتحانات
- ۹۶/۰۹/۱۱