شعر در مورد درخت

شعر در مورد درخت

شعر در مورد درخت،شعر در مورد درخت زندگی،شعر در مورد درختکاری،شعر در مورد درختان،شعر در مورد درخت کاج،شعر در مورد درخت تنها،شعر در مورد درخت خشک،شعر در مورد درخت و تبر،شعر در مورد درخت بی برگ،شعر در مورد درخت و پرنده،شعر درباره درخت زندگی،شعر در مورد روز درختکاری،شعر کودکانه در مورد درختکاری،شعری در مورد درخت و درختکاری،شعر درباره درختکاری،شعری در مورد درختکاری،شعر زیبا در مورد درختکاری،شعر کوتاه در مورد درختکاری،شعر در مورد هفته درختکاری،یک شعر در مورد درختکاری،شعر در مورد درخت کاری،شعر درباره درخت کاج،شعری درمورد درخت سرو،شعری در مورد درخت کاج،شعر در مورد درخت سرو،شعر درباره درخت تنها،شعر در مورد درخت خشکیده،شعر درباره درخت خشکیده،شعر درمورد درخت خشک،شعر درباره درخت خشک

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد درخت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

 تو قامت بلند تمنایی ای درخت

همواره خفته است در آغوشت آسمان

بالایی ای درخت

دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار

زیبایی ای درخت

وقتی که بادها

در برگهای در هم تو لانه می‌کنند

وقتی که بادها

گیسوی سبز فام تو را شانه می‌کنند

غوغایی ای درخت

وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است

در بزم سرد او

خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت

در زیر پای تو

اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان

صبحی ندیده است

تو روز را کجا ؟

خورشید را کجا ؟

در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت ؟

چون با هزار رشته تو با جان خاکیان

پیوند می‌کنی

پروا مکن ز رعد

پروا مکن ز برق که بر جایی ای درخت

سر بر کش ای رمیده که همچون امید ما

با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت

شعر در مورد درخت

آنگاه که تیشه به ریشه اش زدند !
کاغذ زیر دستم در خود پیچید
و بی صدا فریاد زد :
زنده باد درخت !

شعر در مورد درخت زندگی

درخت پشت پنجره دوستت دارد

دارد دست‌هایش را تکان می دهد

دارد می رقصد

تو نیز برخیز

برگ‌های سبزت را تکان بده

میوه های شیرینت را فرو بریز

برقص… برقص

تا دنیا از تو یاد بگیرد

زیبا باشد.

شعر در مورد درختکاری

تک درختی سبز بودم ، برگ و باری داشتم من

پیش چشم اهل معنا ، اعتباری داشتم من

شاخه هایم چتر آسا ، سایه گستر بود و زیبا

زیر چتر سایه سارم ، سبزه زاری داشتم من

هر سحر از مرغکان خوشنوای این گلستان

نغمه های دلکش از گوش و کناری داشتم من

مثل اشک دیدگان ماهرویان ، پاک و روشن

فیض بخش از آب صافی جویباری داشتم من

دشت را از رویش گلهای وحشی هر بهاران

رنگ رنگ و دلربا نقش و نگاری داشتم من

گاهگاهی در برم از مردم صحرا در اینجا

رهروئی ، ناخوانده مهمانی ، سواری داشتم من

میزبان آهوان دشت بودم ، روزگاری

میهمان خسته ای را از دیاری داشتم من

چیستم اکنون « نکوئی » تک درختی خشک و بی بر

یاد باد آن روزگاران را که یاری داشتم من

شعر در مورد درختان

رو برگ هر درختی

فرشته ای نوشته:

هر کی درخت بکاره

خونه ش توی بهشته

شعر در مورد درخت کاج

ای درخت آشنا
شاخه های خویش را    
ناگهان کجا    
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دست های خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد         
تا ابد میان ما           
برقرار باد:
چشم های من به جای دست های تو!
من به دست تو
آب می دهم
تو به چشم من        
آبرو بده!
من به چشم های بی قرار تو
قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم!

شعر در مورد درخت تنها

تو درخت روشنایی گل
مهر برگ و بارت
تو شمیم آشنایی همه شوق ها نثارت
تو سرود ابر و باران و طراوت بهاران
همه دشت انتظارت

شعر در مورد درخت خشک

زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست ؟
بیداری شکفته پس از شوکران مرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست ؟
زیر درفش صاعقه و تیشه ی
تگرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست ؟
عریانی و رهایی و تصویر بار و برگ

شعر در مورد درخت و تبر

درخت پر شکوفه
با دو چهره
در برابر نسیم
ایستاده است
نخست : چهره ی پیمبری که باغ را
به رستگاری ستاره می
برد
و چهره ی دگر
حضور کودکی ست
که شیر می خورد

شعر در مورد درخت بی برگ

منـم پیر جوانی ر فته بر باد
منـم مـرغ اسیـر دسـت صیـاد
منـم آن تک درخت پـیروفرتـوت
که با اندک نسیمی خواهم افتاد

شعر در مورد درخت و پرنده

کهنسال می شویم

مثل درخت

درخت اما

این واژ ه ی

غبار گرفته ی دلگیر را

نمی داند.

پیری برای او

شولای مرگ نیست

برگش نمی شود سپید

پشتش نمی خمد

درخت

یا سبز می میرد

یا

هرگز نمی میرد.

شعر درباره درخت زندگی

آنگاه که تیشه به ریشه اش زدند !
کاغذ زیر دستم در خود پیچید
و بی صدا فریاد زد :
زنده باد درخت !

شعر کودکانه در مورد درختکاری

درخت ، هویت پنجره هاست
جوانه ، شعر درخت است
و غنچه ، معنی عشق . . .
روز درختکاری مبارک

شعری در مورد درخت و درختکاری

لب بر لبت

چنانت به درخت بچسبانم به دلتنگى

که درخت شوى

که رفتن اگر بخواهى

نتوانى

که بمانى . . .

شعر درباره درختکاری

خدا جونم، درختا رو نگه دار

مواظب ریشه و برگشون باش

باد که می آد، خودت تو گوشش بگو:

با همه ی درختا، مهربون باش

شعری در مورد درختکاری

گلدان ، شاید تابوت کوچکی باشد که رویای خدا شدن را از درخت می گیرد .  شاید آغاز یک درخت باشد ، روزی که گلدانها به مرگ محکوم میشوند .
روز درختکاری مبارک .

شعر زیبا در مورد درختکاری

من نه گنجشکم،

نه قناری!

دارکوبی هستم در شهری بی درخت؛

حالا تو هی بگو بخوان!

شعر کوتاه در مورد درختکاری

اگه یه روز دیدی که تموم درخت های کوچه و محلتونو بریدن اصلا ناراحت نشو !
.
.
.
چون هنوز منو داری که بهم تکیه کنی !

شعر در مورد هفته درختکاری

مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد ، روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . .

یک شعر در مورد درختکاری

کلاغ،

پر!

گنجشک،

پر!

این روزگار درختی است

که دل به پرنده بسته بود . . .

شعر در مورد درخت کاری

درخت زیبای من

درخت زیبای من

در دل صحرا  

کرده برای من پهن

سایه خود را

خرمنی از برگ سبز

گرفته بر دوش

برای هر پرنده

گشوده آغوش

درخت زیبای من

چه با صفایی

شعر درباره درخت کاج

من یک درخت هستم
بلند و سبز هستم
تو خاک ریشه دارم
تو ساقه میوه دارم
پاک میکنم هوا رو
شاد میکنم شمارو
اگر تو ماه اسفند
تو یک نهال بکاری
سال دیگه میبینی

شعری درمورد درخت سرو

کاش زندگی در برگ درخت جاری بود ، آنگاه تا بهار بود می خندیدیم و بعد به امید پاییز می نشستیم . . .

شعری در مورد درخت کاج

درخت اجازه داده
روصندلی بشینیم

رومیزای چوبی مون
میوه هاشو بچینیم

درخت اجازه داده
به پرتقال فروشا

خوبه به یادش باشن
گاهی زغال فروشا

اگه اذیت کنیم
درختارو می میرن

از سر زندگیمون
سایه شونو می گیرن

شعر در مورد درخت سرو

گفتند : از درخت سخن گفتن در روزگار آتش و آهن ، جنایتی است !
اما من از درخت سخن گفتم زیرا که هر درخت به چشم من آیتی است از معجزه ی که آدمی اش نام کرده اند . . .
روز درختکاری مبارک

شعر درباره درخت تنها

برگی که می‌ریزد

از درخت نمی‌کاهد

گنجشکی که می‌پرد

از درخت نمی‌کاهد

شاخه‌ای که می‌شکند

از درخت نمی‌کاهد

تنه‌ای که تبر می‌خورد

از درخت نمی‌کاهد

درخت

وجود ندارد

شعر در مورد درخت خشکیده

نخواه درک کند

که حرف ِ طاقت و عادت نیست؛

سخن سر ِ جان است!

درخت، ریشه خود را چگونه ترک کند؟

شعر درباره درخت خشکیده

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان

که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

شعر درمورد درخت خشک

نه هر درخت تحمل کند جفای خزان

غلام همت سروم که این قدم دارد

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست

نهد به پای قدح هر که شش درم دارد

شعر درباره درخت خشک

نیازد جز درخت هند کافور

نیریزد جز درخت مصر روغن

نه نظم من به بیت کس مزور

نه عقد من به در کس مزین

شعر در مورد درخت

ز آسیب درخت او چو سیبید

چون سیب درخت سنگسارید

گر سنگ دلان زنندتان سنگ

با گوهر خویش یار غارید

شعر در مورد درخت زندگی

تو همان تک درخت عشقی که سالها خرم را به آن می بستم !!
روز درخت کاری مبارک !

شعر در مورد درختکاری

درختــی خشــک را مــانــم بــه صحــرا

کــه عمــری ســر کنــد تنهــای تنهــا

نــه بــارانی کــه آرد بــرگ و بــاری

نــه بــرقــی تــا بســوزد هستیــش را

شعر در مورد درختان

پاییز و پاییزه

برگ درخت می ریزه
هوا شده کمی سرد

زمین از برگ زرد

ابر سیاه و سفید

رو آسمونو پوشید

دسته دسته کلاغا
میرن به سوی باغا

همه میگن به یکبار

قار و قار و قار و قار

شعر در مورد درخت کاج

درخت دست خاک است
و برده دستِ خود را
برای شکر کردن
به سوی آسمان ها

شعر در مورد درخت تنها

درختا خیلی خوشگلن

مثل ما دست و پا دارن

مثل تموم آدما

مامان دارن، بابا دارن

درختایی که لاغرن

فکر می کنم جوون باشن

شاید درختای تپل

مادربزرگشون باشن

شعر در مورد درخت خشک

تو سیب سرخ کدامین درخت پرتقالی که هر دانه انارت به سرخی گیلاس های درخت موز است ، ای گلابی من !

شعر در مورد درخت و تبر

ای درخت
کودکی از دست آفتاب
زیر پایت نشست
پرنده ای روی شاخه ات
آوازی خوش خواند
ولی تو . . .

شعر در مورد درخت بی برگ

حــالم چــو درختــی‌ســت کــه یــک شــاخــه‌ی نــااهــل،

بــازیچــه‌ی دســت تبــری،

داشتــه بــاشــد . . .

شعر در مورد درخت و پرنده

درختی زیبا

                      سال گذشته                 

 نهالی داشتم

بردم و آن را     

تو باغچه کاشتم

 نهال من شد    

 پر از جوونه

رو شاخه هاش      

 ساخت پرنده لونه

 ریشه ها در خاک      

 شاخه ها در باد

قد کشید و شد         

شاد شاد شاد

درختی زیبا

سایه اش رو داد        

 به من و شماها

شعر درباره درخت زندگی

از کــاش

مــی‌خــوانــد؛

کــو کــو،

بــر درختــی کــه نیســت . . .

شعر در مورد روز درختکاری

درخت چه مهربانست

جای پرندگان است

قناری بر شاخه اش

خرم و شادمان است

شعر کودکانه در مورد درختکاری

زیر بارند درختان که تعلق دارند

ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان

تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد

شعری در مورد درخت و درختکاری

هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای

درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

شعر درباره درختکاری

قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم

درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید

شعری در مورد درختکاری

تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو

ببرد قیمت سرو بلندبالا را

شعر زیبا در مورد درختکاری

درخت ها که مثل پرنده ها نیستند که وقتی جنگل آتش گرفت کوچ کنند !
درخت ها می مانند اما نمی توانند جنگل را نجات دهند . . .
مثل من که می مانم اما نمی توانم تو را نجات دهم !
مرا ببخش محبوب من  که پرنده نیستم !

شعر کوتاه در مورد درختکاری

اوست خدایی که درختان خودرو و برافراشته و ناخودرو را آفرید . . . اسرف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست نمی‌دارد.

شعر در مورد هفته درختکاری

پــاییــز هیــچ حــرف تــازه‌ای بــرای گفتــن نــدارد!

بــا ایــن همــه،

از منــبر بلنــد بــاد،

بــالا کــه مــی‌رود؛

درخــت‌هــا چــه زود بــه گــریــه مــی‌افتنــد . . .

یک شعر در مورد درختکاری

نزد من شکستن شاخه‌ای از درخت همچون شکستن بال فرشتگان است

شعر در مورد درخت کاری

در مــن حــسِ درختــی‌ اســت

کــه دارکــوبــی،

بــرای تنــش نقشــه مــی‌کشــد . . .

شعر درباره درخت کاج

سیبـی شــده ام کــه از درخــت مــی افتــد

و تنهــا کشــف اش،

ســرگــردانی خــودش اســت . . .

شعری درمورد درخت سرو

دانش ثمر درخت دین است / برشو به درخت مصطفائی

تا میوه جانفزای یابی / در سایه برگ مرتضائی

شعری در مورد درخت کاج

ما تماشاکنان کوته دست / تو درخت بلندبالایی

شعر در مورد درخت سرو

ما میوه شیرین درخت دو جهانیم / باز این چه درخت و چه بهارست؟ ببینید

شعر درباره درخت تنها

دگر هرچ ز ایران بریدی درخت / نبرد درخت گشن نیک بخت

شعر در مورد درخت خشکیده

ستاخی برآمد از بر شاخ درخت عود / ستاخی ز مشک و شاخ ز عنبر، درخت عود

شعر درباره درخت خشکیده

پس تبیری دید نزدیک درخت / هر گهی بانگی بجستی تند و سخت

شعر درمورد درخت خشک

هوای دل نتوان پخت بی تعنت خلق / درخت گل نتوان چید بی تحمل خار

شعر درباره درخت خشک

نرخ مروارید اگر بالا، نشان از پختگی ست
ورنه بسیاران صدف با موج بر ساحل شود

سر به زیر آرد درخت ار بار بسیار آورد
از چنار سرکش الا لانه کی حاصل شود

شعر در مورد درخت

جلوی چشمم
در و دیوار،
با ترک، با لکه
تار، سیاه
قبر، تابوت
اگر از چوب درخت گیلاس

شعر در مورد درخت زندگی

گلدان
شاید تابوت کوچکی باشد
که رویای خدا شدن را از درخت می گیرد .
نه چون درخت اسیر در خاک
اندیشه ام را خواهم کاشت
در ذهن کوچه ای
که کودکانش
پاک در خاک بزرگ خواهند شد .
شاید
آغاز یک درخت باشد
روزی که گلدانها به مرگ محکوم میشوند.

شعر در مورد درختکاری

درخت زیباست
معلم بر تخته ی سیاه
با رنگی نزدیک به سپید
گفت که درخت زیباست
و به من به این می اندیشیدم
که ما درخت را به دار کرده ایم
وبر جسد پوسیده آن
از زیبایی فراموش شده اش یاد می کنیم

شعر در مورد درختان

من درخت سبز هستم
با شهامت
با سری افراشته بر سوی گردون…

من درخت را دوست دارم
چونکه رمز رستنست
رمز همت
رمز پاک پایداری
ریشه اندر خاک دارد
میو ی افلاک دارد.

شعر در مورد درخت کاج

بر درخت امیدت همیشه باد که نیست / به دور عدل تو جز بر درخت بار گران

شعر در مورد درخت تنها

هر آن کو نماند از پسش یادگار / درخت وجودش نیاورد بار

شعر در مورد درخت خشک

من زمین و نمیخوام / من آسمون و میخوام

من خورشیدونمیخوام / من کهکشون و میخوام

من مرداب و نمیخوام / من اقیانوس میخوام

من واسه دیدن تو / هزارتا فانوس میخوام

من یه درخت تشنه / تووسط کویرم

اگه یروزنباری / جون میدمو میمیرم

من شبیه پیرهنی / هزارتا تیکه خورده

دست منوبگیرو / جون بده به این مرده

شعر در مورد درخت