تفاوت اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی
تفاوت اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی
اختلال شخصیت مرزی ,اختلال شخصیت مرزی چیست,اختلال شخصیت مرزی و ازدواج,اختلال شخصیت مرزی و طلاق,اختلال شخصیت مرزی+pdf,اختلال شخصیت مرزی در Dsm 5
توضیحاتی در مورد اختلال شخصیت مرزی
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (به انگلیسی: Borderline personality disorder (BPD)) در مرز روان نژندی و روانپریشی قرار دارند و مشخصهٔ آنها ناپایداری حالت عاطفی، خلق، رفتار، روابط ابژهای، و خودانگارهٔ آنهاست. این اختلال را به نامهای شیزوفرنی موقت، شخصیتانگاری (as-if personality اصطلاحی که Helene Doutsch وضع کردهاست)، اسکیزوفرنی شبهنوروتیک (که پاول هوخ و فیلیپ پولیتن وصف کردهاند)، و اختلال منش سایکوتیک (که جان فرش ذکر کردهاست) نیز خواندهاند. در ICD-10 نیز اختلال شخصیت دارای بیثباتی هیجانی نامیده شدهاست
در این مطلب از سایت جسارت در مورد اختلال شخصیت مرزی صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
شیوع اختلال شخصیت مرزی
تاکنون هیچ مطالعهای نشده که میزان قطعی شیوع این اختلال را نشان دهد. اما به نظر میرسد در یک تا دو درصد از جمعیت وجود داشته باشد و در زنها نیز دو برابر مردها شایع است. شیوع اختلال افسردگی اساسی، اختلالات مربوط به مصرف الکل، و سوء مصرف مواد، در بستگان درجهٔ اول افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بیشتر از جمعیت عمومی است. به گزارش DSM-5، نرخ شیوع اختلال شخصیت مرزی در جامعه حدود ۱٫۶٪ تخمین زده میشود اما ممکن است تا ۵٫۶٪ افزایش یابد. نرخ شیوع این اختلال در خدمات بهداشتی و درمانی اولیه حدود ۶٪، افرادی که به کلینیکهای بهداشت روانِ سرپایی مراجعه میکنند حدود ۱۰٪، و بیمارانی که در بیمارستانهای روانی بستری میشوند حدود۲۰٪ است. شیوع اختلال شخصیت مرزی در گروههای سنی مسن تر ممکن است کاهش یابد
تشخیص اختلال شخصیت مرزی
طبق DSM-IV-TR اگر بیماری از اوایل بزرگسالی لااقل پنج عدد از ملاکهایی را داشته باشد که در جدول فهرست شدهاست، میتوان تشخیص اختلال شخصیت مرزی را در موردش مطرح کرد. از بررسیهای زیستی هم میتوان برای تشخیص کمک گرفت، چنانکه در برخی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، دوره نهفتگی REM کوتاه شده، تداوم خواب مختل است، و نتایج غیرطبیعی در آزمون فرونشانی دگزامتازون و همچنین آزمون تحریک با هورمون آزادکننده تیروتروپین دیده میشود. اما این تغییرات در برخی از بیماران دچار اختلالات افسردگی هم دیده میشود
ملاک های تشخیص اختلال شخصیت مرزی
بیثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره، و حالت عاطفی، و نیز آشکارا تکانشی بودن، به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامتش وجود حداقل پنج عدد از موارد زیر است: انجام تلاشهای مضطربانه توأم با سراسیمگی برای اجتناب از ترک شدن واقعی یا تصوری. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود، اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد. بیثبات و شدید بودن روابط فردی به صورت الگویی که مشخصهاش تناوب میان دو قطب افراطی است: آرمانینمایی و بیارزشنمایی. اختلال و اشکال در هویت؛ بیثبات بودن واضح و دائم خودانگاره یا احساس فرد در مورد خودش. تکانشی بودن لااقل در دو حوزه از حوزههایی که بالقوه به فرد صدمه میزنند. (مثلاً خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، بیملاحظه رانندگی کردن، شکمبارگی). نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود؛ اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد. رفتار، ژست، یا تهدید به خودکشی به صورت مکرر، یا خود زنیهای مکرر. بیثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنشپذیری آشکار خلق (مثل ملال، تحریکپذیری، یا اضطراب شدید و حملهای [اپیزودیک] که چند ساعتی طول بکشد و خیلی به ندرت هم بیش از چند روزی). احساس پوچی مزمن. نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدنهای پیاپی، خشمگین بودن دائمی، نزاع کردنهای مکرر). بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیهای به صورت گذرا و در مواقع فشار روانی (استرس
مشخصه های اصلی اختلال شخصیت مرزی
برخی از بالینگران مشخصههای اصلی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را با این مفاهیم ذکر میکنند: هراس عام (panphobia؛ همهچیزهراسی)، اضطراب عام (pananxiety؛ از همهچیز مضطرب شدن)، دودلی عام (panambivalence؛ در همهکار دو دل بودن)، و رفتار جنسی آشوبناک (chaotic sexuality)
نظریه روانکاوی در مورد اختلال شخصیت مرزی
نظریهٔ روانکاوی جامعترین تبیینها را برای اختلال شخصیت مرزی به دست دادهاست. بنا به این نظریه اینگونه مردمان جای پایی در دنیای واقعی استوار میکنند اما هنگام مواجهه با تعارض، به جای دفاعهای پیشرفته از دفاعهای ابتدایی تری از قبیل «انکار» سود میجویند (کرنبرگ، ۱۹۷۹). شخصیتهای مرزی به علت نارسایی در ارتباط با سرپرستان خود در دوران اولیه کودکی، نگرشی نارسا و نابسنده از خویشتن و دیگران دارند. سرپرستان آنان از وابسته بودن کودک به خویش بیشتر خرسند میشوند، و بنابراین نه تنها او را برای رسیدن به احساس تفرد و استقلال تشویق و ترغیب نمیکنند بلکه حتی ممکن است این قبیل تلاش و کوشش کودک را با تنبیه روبرو سازند. به این ترتیب است که اینگونه مردمان هرگز یادنمیگیرند که نگرش به خود را به صورت تمام و کمال متمایز از نظر دیگران سازند. همین امر موجب حساسیت افراطی آنان به نگرش دیگران دربارهٔ خودشان، و امکان وادادن و تسلیم به مردمان دیگر میشود. بر این اساس، وقتی احساس کنند دیگران طردشان کردهاند، خودشان هم خود را طرد کرده و دست به تنبیه و جرح خویشتن میزنند
نظریه روابط موضوعی در مورد اختلال شخصیت مرزی
نظریه روابط موضوعی، گونه مهمی از نظریه تحلیل روانی، بر این موضوع تمرکز دارد که کودکان به چه شیوهای تصورات خود را از اشخاصی که برایشان اهمیت دارند، مانند پدر و مادرشان، درونی (یا درونفکنی) میکنند. به دیگر سخن، موضوع اصلی این است که کودکان چگونه با کسانی که نسبت به آنها دلبستگیهای عاطفی قوی دارند، همانندسازی میکنند. این تصاویر درونی شده (بازنماییهای موضوع) قسمتی از من شخص میشود و بر نحوه واکنش شخص به دنیا تأثیر میگذارد. اما ارزشهای درونفکنیشده ممکن است با آرزوها و آرمانهای شخص در بزرگسالی تعارض پیدا کنند -برای مثال، اگر زنی در سنین دانشگاه که عقیده مادرش دربارهٔ نقش شایسته برای یک زن را پذیرفتهاست، به سمت آرمانهای نوین فمینیسم کشیده میشود، چنین تعارضی پیش خواهد آمد
بهترین درمان اختلال شخصیت مرزی
در زیر خلاصهای از دستورالعملهای انجمن روانپزشکی آمریکا را برای درمان این اختلال ارائه کردهاست البته قبل از آن: یکی از بهترین نوع درمانها را میتوان برنامههای ۱۲ قدمی دانست. در رابطه با این بیماری، انجمن ۱۲ قدمی و رایگان «وابستگان گمنام» گزینهٔ مناسبی است که به انجمن «کُدا» (CODA) نیز معروف میباشد که با جستجویی ساده در گوگل، نشانی جلسات آن در هر شهر را میشود به راحتی پیدا کرد. بهبود یافتن در این انجمن، مانند انجمنهای ۱۲ قدمی دیگر، بر اساس تجربه بهبودی اعضا میباشد؛ ولی در ادامه: نباید انتظار داشت که درمان کوتاه مدت باشد. یک رابطه قوی مبتنی بر کمک و یاری میان بیمار و درمانگر برقرار میشود. مسئولیتها و نقشهای بیمار و درمانگر به روشنی و وضوح تبیین میشوند. درمانگر فعال و هدایتکننده است. نه این که صرفاً شنوندهای منفعل باشد. بیمار و درمانگر به صورت متقابل سلسله مراتبی از اولویتها ارائه میدهند. درمانگر با همدلی به بیمار اعتبار میبخشد و نیاز او را به کنترل رفتارش برطرف میکند. به تدریج که شرایط جدید (و از جمله استرسهای جدید) پدید میآیند، انعطافپذیری لازم خواهد بود. حد سازی، که ترجیحاً از جانب دو طرف مورد توافق قرار گرفته باشد، مورد استفاده قرار میگیرد. به صورت همزمان از رویکردهای فردی و گروهی استفاده میشود.
روان درمانی اختلال شخصیت مرزی
رواندرمانی: در مورد رواندرمانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی – که درمان انتخابی آنهاست – تحقیقات بسیاری شدهاست. اخیراً دارودرمانی را هم برای نیل به بهترین نتایج، به این برنامه درمانی افزودهاند. رواندرمانی برای بیمار و درمانگر به یک اندازه دشوار است. این بیماران به راحتی دچار واپس روی میشوند، تکانههای خود را مورد کنش نمایی قرار میدهند، و انتقالی پیدا میکنند که اعم از مثبت یا منفی، از دو حال خارج نیست: یا متزلزل است یا محکم و لایتغیر، و در هر دو حال روانکاوی این انتقال دشوار است. همانندسازی فرافکنانه هم ممکن است در انتقال متقابل مشکلاتی ایجاد کند، مگر آنکه درمانگر به این نکته واقف باشد که بیمار بهطور ناخودآگاه دارد کاری میکند که درمانگر مجبور شود رفتار خاصی را کنش نمایی کند. دو نیمسازی به عنوان سازوکاری دفاعی باعث میشود که بیمار نسبت به درمانگر و سایر افراد دور و برش زمانی احساس عشق و محبت، و زمانی دیگر احساس نفرت پیدا کند. رویکردی معطوف به واقعیت موثرتر از تفسیر عمیق ناخودآگاه بیمار است.درمانگران از رفتار درمانی هم برای مهار تکانهها و فورانهای خشم بیمار و برای کم کردن حساسیت او به انتقاد و طرد استفاده کردهاند. پرورش مهارتهای اجتماعی به ویژه با استفاده از تماشای مجدد فیلم ویدئویی رفتاریهای خود، مفید است و باعث میشود که بیمار بتواند اثر اعمالش را بر دیگران ببیند و از این طریق، رفتار بین فردی خود را بهتر کند.بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اگر در محیطهای بیمارستانی تحت رواندرمانی فشرده – هم فردی و هم گروهی – قرار بگیرند، نتیجه خوبی به دست میآید. در این محیطها همچنین کارکنان آموزش دیدهای که در مکاتب و رشتههای مختلفی ورزیدهاند، وجود دارند و با آنها کار میکنند و در نتیجه آنها از درمانهای گوناگونی مثل کاردرمانی، تفریح درمانی و حرفه درمانی سود میبرند. این برنامهها خاصه زمانی مفید واقع میشود که محیط خانه بیمار به دلیل تعارضهای درون خانوادگی یا فشارهای روانی دیگری مثل بدرفتاری والدین، به توانبخشی بیمار ضرر برساند. در محیط حفاظت شده بیمارستان میتوان برای بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که بسیار تکانشی است و خودزنیهای فراوان میکند، محدودیت وضع کرد و او را تحت نظر قرار داد. مطلوب آن است که بیمار آن قدر در بیمارستان بماند که بهبود قابل توجهی در وی دیده شود و این در برخی از موارد، تا یک سال هم ممکن است طول بکشد. سپس میتوان بیمار را مرخص کرد وا و را به نظامهای حمایتی ویژهای مثل بیمارستانهای روزانه، بیمارستانهای شبانه، و خانههای سر راهی سپرد. شکل خاصی از روان درمانی موسوم به رفتار درمانی جدلی (DBT) برای درمان اختلال شخصیت مرزی به کار رفتهاست، به ویژه برای بیمارانی که رفتارهای شبه خودکشی نظیر خودزنیهای مکرر دارند
دارو درمانی اختلال شخصیت مرزی
برای مقابله با خصایص شخصیتی معینی که کارکرد کلی بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را به هم میزند، دارو درمانی مفید است. داروهای ضد روانپریشی برای مهار خشم، خصومت، و حملات گذرای روانپریشی به کار میرود. داروهای ضد افسردگی، خلق افسرده را که در این بیماران شایع است، بهبود میبخشد. مهارکنندههای منوآمین اکسیداز (MAOIها) در برخی از بیماران برای میزان کردن رفتار تکانشی آنها مؤثر بودهاست. بنزودیازپینها به ویژه آلپرازولام برای رفع اضطراب و افسردگی مفید است، منتها در برخی از بیماران با مصرف این دسته از داروها مهارگسیختگی دیده شدهاست. داروهای ضد صرع مثل کاربامازپین ممکن است کارکرد کلی برخی از بیماران را بهتر کند. داروهای سروتونرژیک مثل مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین (SSRIs) نیز در برخی از بیماران مفید بودهاست
ارتباط با بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
هنگامی که تصمیم گرفتید با رابطهی خود رو به جلو حرکت کنید، قدم بعدی شما یادگیری نحوهی برخورد با این فرد است. سعی کنید با مطالعه دربارهی این اختلال همه چیز را از جمله علائم، عوامل موثر و درمان، بیاموزید. به درمان او اصرار ورزید. مراحل را سعی کنید با یک روانشناس پیش ببرید. یک روانشناس و یا مشاوری بیابید که این اختلال را درک میکند. کسی که بتواند در طول مدتی که با این بحران مقابله میکنید کنار شما باشد و شما را کمک کند.اگر شما از رابطهی صرفا دوستی با چنین فردی عبور کردهاید و اکنون دیگر با او زندگی میکنید. پیشنهادات زیر ممکن است برای شما کمک کننده باشد: ۱.هر کاری را که میگویید انجام خواهید داد، انجام بدهید: هرکاری را که به او میگویید که انجام خواهید داد حتما انجام بدهید. اگر میگویید که هرگز کاری را انجام نخواهید داد نیز آن کار را سعی کنید به هیچ وجه انجام ندهید. به همین سادگی! ماندن شما بر سر حرفهایتان به او کمک خواهد کرد که فکر ترس رها شدن توسط شما را کنار بگذارد. گاهی اوقات نیز ممکن است به رغم تمامی تلاشهای شما هنوز هم این ترس در او وجود داشته باشید. سعی کنید با صبر و تحمل به کار خود ادامه دهید. ۲.برخورد صادقانه و ملایمی با او داشته باشید. اگر او به خانه میآید و میگوید که امروز رئیسش با او ناعادلانه رفتار کرده است، سریعا حرف او را تایید نکنید مگر اینکه از صمیم دل باور کنید که حق با اوست. معمولا این افراد در مورد صداقت رفتار دیگران با خودشان آگاه نیستند و این روش برخورد با آنها به آنها کمک خواهد کرد که صداقت شما را باور کنند. ۳.نقش نجات دهنده را بازی نکنید. او را تشویق کنید که مسئولیت انتخاب و اقدامات خود را بپذیرد. اگر او بیش از حد ولخرجی کرده و اکنون دیگر پول پرداخت یه آدامس را ندارد، به جای او پرداخت نکنید. از آنجایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با هویت خود و خودآگاهی مشکل دارند، همچنین گاها احساس میکنند که نظرات به آنها اشاره دارند در صورتی که اینطور نیست. ممکن است شما گل به خانه بیاورید و او تصور کند که دارید به او خیانت میکنید. و یا ممکن است به کاری که او انجام داده نظری بدهید و او فکر کنید که به کار او میخندید. ممکن است تمامی این کارها و تلاشهای شما گاهی به ثمر ننشیند و احساس شکست خوردگی کنید. اما سعی کنید در چنین مواقعی به روزهای خوبی که با هم گذراندهاید فکر کنید و صبر و تحمل خود را برای بهبود افزایش دهید.
اختلال شخصیت مرزی و عدم اعتماد به نفس
همای ما در درونمان یک منتقد داریم، اما آدمهای دچار BPD مدام با عدم اعتماد به نفس منکوب کنندهای در کشمکش هستند. دکتر اولدهام میگوید این افراد اعتماد به نفسی به شدت متزلزل دارند، پس برای تعریف شخصیتشان شدیدا به تمجید و تایید دیگران تکیه دارند. وی ادامه میدهد” در پس آن، یک حس حقارت و نقص وجود دارد.” آدمهای دچار BPD ممکن است حتا عینا از اعمال و رفتار دیگران تقلید کنند، چون “توانایی آنها در حفظ استقلال و خودکفایی بسیار آسیب دیده است.”
اختلال شخصیت مرزی و فکر به آینده
نمیدانید ظرف ۵ سال خودتان را در کجا ببینید؟ در حالی که یقینا نیازی نیست نقشهی کل زندگیتان را بکشید، اما بیشتر آدمها حداقل آرزوها و طرحهایی برای آینده دارند. آدمهایی که دچار BPDهستند اغلب کمبود هر گونه خودجهتیابی دارند. دکتر اولدهام میگوید: “اطلاع بسیار کمی از آن چه میخواهید یا آن چه که برایش کار میکنید وجود دارد.”
اختلال شخصیت مرزی و آشفتگی در ارتباط
بِهاری میگوید کسانی که از BPD رنج میبرند مدام خودشان را در رابطههای جسمی یا عاطفی مورد استفاده مییابند. در بسیاری از موارد، آنها به سمت همدمهایی کشیده میشوند که امید دارند نیازهای برآورده نشدهی دوران کودکیشان را در آنها بیابند، که اغلب به ماندن در رابطههای سمی منجر میشود. دکتر اولدهام میگوید آدمهای دچار BPD در رابطهها به شدیدا نیازمند، سرسخت و بیاعتماد بودن گرایش دارند. چنان نگرانی شدیدی درمورد از دست دادن کسی که با او احساس نزدیکی میکنید وجود دارد که در واقع شخص دیگری را از خود میرانید- این به یک نوع پیشبینی خودشکوفا تبدیل میشود.” رابطههای عاشقانه تنها رابطههای توفانی نیستند؛ آدمهای دچار BPD از نزدیکی بیش از حد به تنفر بیش از حد از دوستان و خانواده تغییر رفتار میدهند. در این رابطههای بینافردی است که آدمهای با عملکرد بالا و دچار BPD اغلب پی میبرند که مشکلی دارند.
اختلال شخصیت مرزی و افسردگی
BPD اغلب به اشتباه به عنوان افسردگی مزمن تشخیص داده میشود. هرچند افسردگی در بین آدمهایی که BPD دارند شایع است، نشانههای آنها تقریبا کمی متفاوت بروز پیدا میکند. بهاری میگوید: ” BPD افسردگی عمیق و بسیار شدید است. این بیماری مملو از این احساس مزمن است که آنها هیچ ارزشی ندارند و یک حس فراگیر که هیچ چیز اهمیتی ندارد.”
اختلال شخصیت مرزی و خشم
برای کسانی که دچار BPD هستند کاملا عادی است که به روشی به یک رویداد واکنش نشان بدهند که اغراقآمیز یا نامتناسب به نظر برسد. ماتیلا توضیح میدهد که به عنوان مثال، اگر شریک زندگیتان قرار بوده باشد ساعت ۷ بیاید دنبال شما و تا ساعت ۷: ۳۰ نرسد، واکنش متناسب رنجش خواهد بود. کسی که دچار BPD است با گفتن چیزی مثل این واکنش نشان خواهد داد، “من با تو به هم میزنم، تو من را دوست نداری، از تو متنفرم، تو هیچ وقت برای من وقت نمیگذاری، و غیره.” دکتر اولدهام میگوید، آدمهای دچار BPD همچنین اغلب با فرافکنی تقصیر مشکلاتشان را به گردن دیگران میاندازند. او میگوید “آنها نمیتوانند اعتراف به این را تاب بیاورند که آنها کسانی هستند که مشکل دارند، به همین خاطر در عوض دیگران را سرزنش میکنند. این برای آنها واقعا سمی است که قبول کنند خشم و غضب آنها توسط شخص دیگری توجیه نمیشود، بلکه از درون خودشان میآید.”
اختلال شخصیت مرزی و خودکشی
دکتر اولدهام اشاره میکند که هرچند نشانهای رسمی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیست، نرخ بالایی از شاخص خودکشی و اقدام به خودکشی در میان جمعیت مبتلایان به BPD وجود دارد. در واقع، خیل عظیمی بین ۸ تا ۱۰% از بیماران BPD خودکشی میکنند، نرخی که ۴۰۰ برابر متوسط ملی است. دکتر اولدهام میگوید که “خطر در این بیماران بیشتر است چون میتوانند بیپروا عمل کنند. پس به جای افسردگی به حدی که نمیتوانند از رختخواب بیرون بیایند، آنها ممکن است واقعا خودکشی را تنها راهحل منطقی برای رهایی از رنج و درد ببینند.”
بیشتر بخوانید : اختلال دو شخصیتی ♥ شخصیت نمایشی ♥ اختلال شخصیت ♥ اختلال شخصیت خودشیفته ♥ اختلال شخصیت دوقطبی
- ۹۷/۰۶/۳۱